A War
حجمی در فضای متراکم
استوانه ای استواره ای شکل
می شود باخت را تجربه کرد
در حجم مثلث می توان
می توان باخت را مجسم شد
***
مثلثی در هیئت چارگوش
***
می توان جنگ شد
بی صدا
بی مبارز
جنگی متصور
در میدان لاتصور
جنگی برای کش( دودکش)
جنگی از جنس گوش( کش)
***
می توان نقاش شد
تا که خون شد
بر کف دقایق
بر سطح خلایق
***
می توان آرام شد
می توان بیمار شد
می توان برجان شد
می توان در جان شد
***
می توان ترس شد
تا که سرخ شد
***
سخت است
خلاصی از اتصال
محال است
رهایی از انفکاک
***
تی مع قن در فش
***
می توان رمز شد
می توان راز شد
می توان در اشکال گم شد
***
می توان با قوس
خطی از من شد
می توان با زرد
نارجی ساز شد
***
می توان تکرا ر شد
یا که دیوار شد
یکم ژانویه دو هزار و چاهارده