Butterflies
اگر پروانه ها نبودند
و اگر بال نمی زدند
من نیز نبودم
و حروف یونانی نیز نبودند
و بیمار بر تخت نشسته نیز
و اگر پروانه ها بال نداشتند
و اگر همان کرم می ماندند
و اگر من جای خود بودم
و اگر تو ویران نبودی
این نیز نبود
و اگر هوایی نبود
بال پروانه ها بی حاصل
بتا دلتا گاما
تصور کن نبون ها را
و آنچه میبود جز این بود
و جز این می نوشتم
و جز این می خواندی
و یا حتی نوشتنی نبود
و تو نبودی که بخوانی
اگر زبان نبود
جملات شرطی نیز نبودند
و اگر تنها زمان ممکن حال بود
از گذشته و آینده نوشتن بی معنا
از استمرار و انکار نوشتن پوچ
زمان مفهومی بی معنا
معنا یافته از گذشته
ریشه گرفته از خاطره ها
جان گرفته از حکایت ها
شاخ و برگ میدهمش با مرور
و اگر تاریخ پوچ محض بود
نوشتن بی معنا
یادها، بی حضور
می شدند
و گفتن و نوشتن و خواندن
در نقطه ای به هم میرسیدند
.
نقطه ای برای پایان
نقطه ای برای آغاز
یک نقطه با دو معنا
و اگر آن نقطه نبود
صفحه ای سفید باقی بود
نه نقطه ای که خطم شود
و نه نقطه ای که آغاز کند
و حال تصور کن
دنیایی بدون نقطه
بدون آغاز
بدون پایان
بدون بال پروانه
بدون پروانه
بدون هیچ
با همه هیچ