Freedom
می هراسانیم
از آزاد و آزادی
چون ماده سگ پیر در پی شکار
عاجز
می هراسم، نه از تو
می هراسم از رویایی که در سر داری
خودت باشی هراسم کمتر است
رویایت، رویای من نیست
سودایت، سودای من نیست
***
نفس کشیدن را دوست دارم
اما نه در هوای آزادی
ریشه هایم زندانی خاک
شاخه هایم در هوای آزادی
***
ریشه می کنی در ریشه هایم
ریشه می دهی به ریشه هایم
من می میرم
می خشکم و میوه نمی دهم
***
می هراسی از هراسم
***
آزادی میدانی کثیف
دود آلود
***
گشته اند تمام زمینت را ریشه هایم
نیافته اند هوایی کم آلوده تر از این جا
ندیده اند میدانی کم زشت تر از اینجا