Glass of Tea
لیوان چای در مقابلم
لبانم بر لبانش می گذارم و جرعه ای می نوشم
کجایی؟؟؟
کجایی که باید لیوان باشد و تو نباشی
کجایی که لبانم از لبانش بوسه می گیرد و لبانت نیست
کجایی تا فریادی نصیب این لیوان بی ناموس کنی
کجایی که ببینی چه ساده لیوانم در روز روشن ناموس دزدی می کند
کجایی تا لیوانم را ادب کنی