I’m Not

امشب نیستم

نیستم تا بگویم

نیستی تا بشنوی

خسته و پریشان حال نیستم

سرگشته ی دردهایم نیستم

نیستم

نیستند دردهایی که حتی حسشان کنم

وای

چه بر سرم آمده است که این شدم

اینی که آن نیست

من آن نیستم که دیده بودم

من آن نیستم

من

من خودم را می خواهم

من پریشان حالی خود را خواهانم

نه آن خواهم و نه این

من گریه های شبانه های خود را خواهم

آمده بودم آن شوم

این را از کف دادم

وای بر من

وای بر من که نمی گریم

Leave a Comment