It’s a While
چندی است
چندین و چند چند
در من ریشه دوانیده است
خاک مکیده است
ریشه دوانیده است
آب کشیده است
شاخه رهانیده است
چندین و چند بعد متصور می شوم
بعد اول و بعد سوم
و بعد بعد دوم!
متجلی می شوند ابعاد وجودیم در ابعاد وجودت
قوه از تو می گیرم
تا نتانی تمیز دهی
تا نتانی بدانی
کدامین بعد را به کار بسته ام
تا اغوایت کنم
و می دانی
که می توانم
هرآنچه خواهم با تو کنم
تجلی گاه من می شوی
فرزندانت نام از من می گیرند
تماما من می شوید
هر روز و هر شب
مرا صدا می زنید
مردن را با من آرزو می کنید
عشق را جست و جو در من
همسرت می شوم
فرزندت می شوم
آرزو و امیدت
عقوبت و پاداشت می شوم
تمام زندگیت می شوم
آنگاه که تماما من شدی
می سوزانمت
نابودت می کنم
فرو می ریزم آسمان ها بر سرت
می بارم خون آلود بر پیکرت
میمیری و زنده می شوی
می زایی و میمیرانی
اما!
خلاصی نداری از من
رهایی نداری از من
من تو شده ام
اما تو هرگز نخواهی توانست
تا من شوی
در تو می نشینم
اما نمی توانی
در من بنشینی
با تومی رویم
با تو می بویم