Tag Archives: Notes



Flash
این همه خراش که آدما به جا می ذارن، کی میاد و مرهمی رو اون زخما می ذاره؟ اصلا قراره این زخما خوب بشن؟ گرمای این روزها بی رحم است می سوزاند و می خشکاند دل گرم نگاه گرمت نداستم که به آتش می کشد چیزی جز خاکستر بر من باقی نمی گذارد گذشته است […]
A Will
زنده ها، چیزی از دنیای شما مرا به خود جذب نکرد کنون عزم سفر دارم سفری به انتهای خود بدانید و آگاه باشید در پس زندگی سایه ای سیاه همیشه مرا دنبال می کرد. سایه ای که هیچ وقت مرا تنها نگذاشت می روم، شاید از شر این سایه خلاص شوم تمام دنیای شما را […]
A Broken Glass
ماها چرا اینقدر بی تفاوت می گذریم؟ چرا می زنیم و در می ریم؟ چرا وای نمی ایستیم تا ببینیم طرف چش شده؟ همیشه خیال می کنیم یکی میاد و همه چی حل میشه، یا خودش خود به خود خوب میشه نهایتش یه عذرخواهیه یه سوال: تو لیوانو بشکن، حالا ازش عذرخواهی کن. زود باش، […]
When you are Back
وقتی برمی گردی همه چی عوض شده خنده ها، نگاه ها، ظاهر آدما، لباساشون ماشیناشون، حرفاشون همه چی شون ناخودآگاه دنبال یه نگاه می گردی، نگاهی که هنوز همونه نگاهی که هنوز چشاتو می شناسه بیست و نه نوومبر دو هزار و سیزده
My Pomegranate and I (Ep 5)
من و انارم( قسمت پنجم- رفتن واسه همیشه) انارم من دیگه رفتم، مراقب خودت باش تا الان رو شاخه های من بودی امشب که باغبون اومد و تو رو از من جدا کرد دلم گرفت، اما یه شیطتنتی تو دلم جون می گرفت می گفت اگه انارت شب چله رفت تو مغازه ها، جلو چشم مشتریا دست به […]
Life
در چنین شرایط شاید به سختی بتوان تعریفی مشخص از زندگی داشت. دیگر به سادگی نمی توان قالبی ظاهری و سطحی را تعریف کرد و متصور شد. اما اگر نگاهی عمیق به این مقوله داشته باشیم اصلی مشترک را درمیبابیم. نگاهی گذرا به سیستم های دولتی و تفکرهای تغذیه شده و رایج در جوامع حقیقتی […]
Where are You?!
کجایی؟ چرا خبری ازت نیست؟ دیگه نمی بینمت گم شدی، ناپیدا شدی، فراموش شدی کجا رفته اون پسره پسر سخت کوش و بااستعدادی که همه به نیکی ازش یاد می کردند؟! چرا خودت رو باختی و دیگه خبری ازت نیست؟!!! چت شده که در میون این همه شلوغی و هیاهو گم شدی؟!!! چرا دیگه نمی […]