We Are all Desperate

همه درمونده ایم

خودت گفتی با قامتی شکسته و خمیده

باید ادامه داد

دیر می رسیم

اما بالاخره می رسیم، به روشنایی، به صبح، به امید

راهی نمونده، باید ادامه داد

بیهوده نشستن زیر پا موندن داره، له میشی، داغون میشی

تا نفس هست، تا جون در بدن داریم باید بریم.

یه روز هم نوبت ما می شه تا بتازیم، خرامان گیسو بر باد بدیم

شایدم نوبتمون نرسه، اما به امید اون روز زنده ایم و نفس می کشیم.

Leave a Comment